منشی تلفنی دلیر و بیباک٬ تس مفات٬ به پاسبان جورج کربتری علاقهمند میشود و ماجرای مکالمه تلفنی که تس شنیده برای کارآگاه مرداک دردسرساز میشود. این منشی در حین گوش دادن به یک مکالمه تلفنی به راز خفه شدن زن جوانی پی میبرد. او خود را کارآگاه آماتوری میبیند که قبلا هم این موضوع را گزارش داده است. بازرس برکنرید با درخواست مرداک برای پیگیری گزارش اخیر تس موافقت نمیکند؛ حال آنکه جنازه مقتول پیدا شده و مشخص میشود که حق با تس بوده است. علاوه بر این٬ جنازه دومی هم پیدا میشود که بر اثر شکنجه به قتل رسیده است. پاسبان کربتری و تس با همکاری در حل این پرونده به یکدیگر نزدیکتر میشوند٬ ولی این تکنولوژی شنود مکالمات تلفنی مرداک است که پرده از راز جنایاتی ماهرانه برمیدارد و به وجود یک قاتل روانی پی میبرد که هیچ چیزی نمیتواند جلوی او را بگیرد