رنج های زندگی در کنار داعش، از زبان پناهجویان عراقی و سوری

2017-01-19 5

مردم عراق همچنان به فرار از مناطق در تصاحب داعش ادامه می دهند.
تنها در دو روز گذشته، بیش از هزار نفر از مرز این کشور در غرب سنجار عبور کرده و رهسپار شمال شرق سوریه شده اند یعنی جایی که در کنترل نیروهای کرد است؛ منطقه ای که در مجموع ایمن و با ثبات محسوب می شود.

فاطمه ابراهیم خلف، پناهجوی عراقی که با کودکانش فرار کرده است، زندگی در حکومت داعش را مانند یک جهنم توصیف می کند. او می گوید: «ما از دست داعش و تیراندازی ها خسته شده بودیم. اگر آنها خودرویی را در حال انتقال سیگار می دیدند آن را مصادره می کردند و اگر خودرویی در حال انتقال مردم می دیدند، آن را هم تصاحب می کردند. آنها پول های دولت و مالیاتهای گرفته شده از مردم را هم تصاحب کردند. مردم گرسنه بودند و هیچ کمکی نداشتند.»

مهاجران در تلاشند خود را به اردوگاه «الحول» در شمال شرق سوریه برسانند. بیش از هزار عراقی هم اکنون در این اردوگاه به سر می برند.

خالد، پناهجوی عراقی می گوید: «سفر بسیار سختی بود. مثل شکنجه بود. ما باید مسافتهای بسیار طولانی راه می رفتیم و باید به قاچاقچیان پول می دادیم تا برای آمدن به اینجا ما را راهنمایی کنند. برای رسیدن به اینجا رنج زیادی را تحمل کردیم.»

بیشتر پناهجویان عراقی از تلعفر می آیند، شهری در غرب موصل که هنوز در کنترل داعش است.
فرار پناهجویان سوری نیز ادامه دارد. برخی از آنها در شهر سفیره در نزدیکی حلب اسکان یافته اند. برخی از زنانی که از دست داعش فرار کرده اند اکنون تولید کارهای دستی از جمله لیف بافی را آغاز کرده اند.

الهام صالح از یکسال پیش با خویشاوندانش در خانه ای در سفیره زندگی می کند. او هر کدام از لیفهایی را که بافته به مبلغ ۹ سنت می فروشد. او برای فرار از دست داعش و نجات فرزندش ۲۸۰ دلار به قاچاقچیان پرداخته است.

الهام صالح می گوید: «من ازدواج کرده ام و در دیرحافر در نزدیکی حلب زندگی می کردم. همسرم به نیروهای داعش پیوست و به همین دلیل تصمیم گرفتم از او دور شوم و فرار کردم. داعش دستور داده بود که زنان در منطقه ما چهره هایشان را بپوشانند.»

سامیا الموسی نیز با شش فرزندش از منطقه ای در کنترل داعش فرار کرده است. همسر او عبدالفتاح که مدیر یک مدرسه در منطقه شیخ احمد بود، در سال ۲۰۱۴ میلادی توسط داعش گردن زده شده است.

سامیا درباره کشته شدن عبدالفتاح می گوید: «ما در خانه بودیم. حدود ساعت یازده شب بود. صدای خودرویی را شنیدیم که به خانه نزدیک شد. آنها نام عبدالفتاح را فریاد زدند و گفتند با ما بیا. هنگامیکه همسرم گفت “کجا می رویم” نیروهای داعش پاسخ دادند “به تو مربوط نیست”. او را با خود بردند و ما دیگر او را ندیدیم.»

نافح الموسی، برادر عبدالفتاح نیز می گوید: «او قبل از آنکه اعدام شود گفته بود که داعشی ها کافر هستند و کارهایشان هیچ ربطی به اسلام ندارد و اینکه آنها اصلا افراد با ایمانی نیستند. نیروهای داعش گفتند که او عامل دولت است و اطلاعاتی را به هواپیماها داده است.»

در دو ماه گذشته ۳۵۰۰ خانواده از دیر حافر و اطراف آن که همچنان تحت کنترل داعش است فرار کرده و به شهر سفیره آمده اند.