فیلم «ماه اوت مه آلود» به موضوع بیمارکشی در دوران حکومت نازی در آلمان می پردازد. این فیلم براساس سرنوشت ارنست لوسا ساخته شده است که در ۱۴ سالگی در یک بیمارستان بیماران روانی به قتل رسید.
سباستین کوخ، بازیگر آلمانی در این فیلم نقش پزشکی را بازی می کند که در این بیمارستان در مورد شدت بیماری و در نتیجه قتل احتمالی بیماران تصمیم گیری می کند.
سباستین کوخ، بازیگر این فیلم می گوید: «برای من به عنوان بازیگر نکته مهم ارائه بازی منطقی و همچنین نظر شخصیتی بود که نقشش را ایفا می کردم. به همین دلیل است که نمی بینید من در فیلم لبخند شیطانی بزنم. وایتهاوزن که من نقش او را بازی می کنم هر روز صبح که از خواب بیدار می شود و در آینه نگاه می کند با خودش فکر می کند که کار واقعا مهمی برای مردم آلمان انجام می دهد. او به کاری که انجام می دهد ایمان دارد. این همان چیزی است که من را مجذوب این نقش کرد: آنچه که ما امروز به عنوان قتل در نظر می گیریم برای او آسیب رسانی محسوب نمی شد.»
کای وسل، فیلمساز اهل شهر هامبورگ آلمان کارگردانی این فیلم را برعهده داشته است. او جایزه بهترین کارگردانی را برای این فیلم در جشنواره فیلم بایرن دریافت کرد. این فیلمساز پیش از این چند جایزه نیز برای ساخت سریال های تلویزیونی و فیلم های داستانی دریافت کرده بود.
کای وسل معتقد است کلید موفقیت این فیلم در انتخاب درست بازیگر نقش ارنست لوسا نهفته بود.
کای وسل، کارگردان این فیلم می گوید: «کار گزینش بازیگران واقعا به شکل گسترده انجام شد اما خیلی زود دیگر شکی وجود نداشت که ایوو نامزد اصلی است. اجراهای فی البداهه زیادی انجام شد و تلاش زیادی کردیم زیرا می خواستیم صد در صد مطمئن باشیم که فرد درست را برای این نقش انتخاب می کنیم. در پایان مطمئن بودیم: ایوو بهترین انتخاب برای ایفای این نقش بود.»
ارنست لوسا خیلی زود آنچه را در بیمارستان روانی می گذرد، در می یابد. ایوو پیتزکر، بازیگر ۱۴ ساله نقش او را بازی می کند. این بازیگر نوجوان پیش از این در فیلم “جک” به کارگردانی ادوارد برگر نیز حضور داشت. او در آن فیلم نقش پسربچه ۱۰ ساله ای را بازی می کرد که توسط مادرش رها شده بود.
او می گوید: «خیلی به تاریخ علاقه دارم و کتابهای زیادی می خوانم، کتابهای تاریخی هم همینطور. در مورد اوتانازی یا مرگ خودخواسته اطلاعات داشتم و بی اطلاع نبودم.»
نقش یکی از پرستاران موسوم به «فرشته های مرگ» در فیلم را پائولین کِنِیسلر ایفا می کند. این پرستاران با خوراندن آب تمشک سمی و یا سوپ هایی که بر اثر طبخ بیش از اندازه از مواد مغذی تخلیه شده بودند، اقدام به قتل بیماران می کردند.
برنامه بیمارکشی آلمان نازی به طور رسمی در سال ۱۹۴۱ متوقف شد اما به صورت غیر متمرکز پی گرفته شد.
سباستین کوخ می گوید: «اعتقاد راسخ دارم که دکتر وایتهاوزن هرگز خود را خطاکار نمی دانست. او خود را بخشی از یک پروژه علمی پیشرو می دانست و به ماموریتش ایمان داشت. او به تهیه مواد غذایی بدون خاصیت مغذی اعتقاد داشت تا در بیمار این تصور را پدید بیاورد که در حال خوردن مواد غذایی است. از نظر دکتر وایتهاوزن مرگ بر اثر سوء تغذیه، نسبتا نوعی مرگی انسانی ارزیابی می شد. او به ابتکارش مفتخر بود و توسط نازی ها تشویق می شد. او پس از سال ۱۹۴۱ می توانست تصمیم بگیرد که چه کسی باید بمیرد و چه کسی باید زنده بماند. او فکر می کرد می تواند شیوه مرگی انسانی همراه با کارایی آلمانی پدید بیاورد. مسئله ای که خیلی تکان دهنده است.»
در نهایت ارنست لوسا روز نهم اوت سال ۱۹۴۱ با تزری