گزارش تحلیلی
آنچه در جریان انتخابات پارلمانی مولداوی گذشت، شباهت بسیاری با روزهای ملتهب اوکراین پس از پیروزی انقلاب «میدان» داشت؛ نیروهای سیاسی و به تبع آن، اکثریت شهروندان بر سر یک دو راهی قرار گرفته اند: نزدیکی بیشتر به اتحادیه اروپا یا بازگشت به دامان همسایه قدرتمند شرقی؛ روسیه.
شهروندان مولداو ساکن مسکو، حوزه انتخابات در سفارت کشورشان را به مرکز یک تظاهرات بدل کردند. آن ها اتحاد با روسیه را به ادغام در اتحادیه اروپا ترجیح می دهند.
یکی از حاضران در این تظاهرات انتخاباتی می گوید: «هیچکس مخالف اتحادیه اروپا نیست. ولی به نظر من از اروپا به ما خیری که نمی رسد، هیچ، ممکن است جنگی هم مثل اوکراین به راه بیافتد. مردم قربانی خواهند شد و همدیگر را نابود خواهند کرد. به چنین جنگی نیاز نداریم.»
اما این تنها مهاجران مولداو روسیه نیستند که چنین نظری دارند. در جریان کارزارهای انتخاباتی، استدلال هایی از این دست در مولداوی خریداران بسیاری داشت. کشوری که تا دو دهه پیش، یکی از جمهوری های اتحاد جماهیر شوروی بود. ۷۸ درصد مردم آن به زبان رومانیایی صحبت می کنند و اقلیتی سازمان یافته هم روس زبان هستند. این ترکیب قومیتی-زبانی، زمینه مادی لازم را برای نزدیکی بیشتر این کشور۳ و نیم میلیون نفری به همسایه قدرتمند شرقی آماده می کند.
مولداوی و اوکراین در جریان ادغام در اتحادیه اروپا تا سال ۲۰۱۳ و موافقتنامه موسوم به ویلنیوس، راه مشترکی را طی کردند؛ با این تفاوت که یانوکوویچ، رئیس جمهوری وقت اوکراین، موافقتنامه همکاری با اتحادیه را نپذیرفت و به همین ترتیب جرقه انقلاب میدان را زد. اما یوری لئانچا، نخست وزیر لیبرال دموکرات رومانی، این معاهده را امضا کرد و اکثریت مجلس نمایندگان این کشور هم در ماه ژوئن آن را تصویب کرد. با وجود اختلاف میان مواضع کی یف و کیشیناو، مسکو درباره نزدیکی همسایگانش به غرب هیچ توهمی نداشت؛ روسیه، اوکراین را به سختگیری های اقتصادی در صورت امضای موافقتنامه ویلنیوس تهدید کرد و همین تهدیدها را در برابر مولداوی اجرایی کرد. مسکو، از تابستان گذشته، واردات میوه، گوشت و شراب مولداوی را به خاک خود تحت عنوان « پایین بودن استانداردهای بهداشتی» ممنوع کرده است. بخش دیگری از محصولات صادراتی این کشور هم برای ورود به بازار روسیه، مشمول تعرفه های سنگین گمرکی شده اند. وابستگی اقتصادی مولداوی به «برادر بزرگتر»، پیشاپیش چالش های بسیاری را برای معیشت مردمِ فقیرترین کشور اروپا آفریده است.
النا گورلووا، نایب رئیس مرکز مطالعات استراتژیک و اصلاحات مولداوی درباره تاثیر این سیاست ها بر اقتصاد کشورش می گوید: « صنعت شراب سازی اولین ضربه را خورد و پس از آن این روند به تولیدکنندگان محصولات غذایی فرآوری شده و واسطه ها و فروشندگان میوه و سبزی هم رسید. همه آن ها از کمبود تقاضا در رنجند. هرچه پیش می رویم، تقاضا کمتر و کمتر می شود.»
مولداوی در سال ۱۹۹۱ اعلام استقلال کرد. تنها سه سال بعد اکثریت شهروندان در یک همه پرسی با الحاق کشورشان به خاک رومانی مخالفت کردند.
اما قبل از جمهوری مولداوی، بخش کوچکی از آن به نام ترانس نیستریا، استقلال عملی خود را از کیشیناو اعلام کرده بود. در سال ۲۰۰۶، اکثریت قاطع شهروندان ترانس نیستریا، در یک رفراندوم دیگر، خواهان الحاق کشورشان به فدراسیون روسیه شدند.
از زمان استقلال مولداوی تا کنون، حزب کمونیست این کشور، همواره دستکم اکثریت نسبی کرسی ها پارلمان را در اختیار داشته است؛ حزبی که با وجود تغییر بنیادین در سیاست و ایدئولوژی مسکو از سال ۱۹۹۱، همواره خط مشی نزدیکی به روسیه را در پیش گرفته است. تنها اتحاد سه حزب راست میانه و راستگرای مولداوی می تواند، مانع از اجرای سیاست های حزب کمونیست و متحد نوپایش، حزب سوسیالیست شود. اتفاقی که در آخرین انتخابات پارلمانی در سال ۲۰۰۹ رخ داد.
در حالی که نهادهای اروپایی راه حل قاطعی را برای خروج از بن بست اقتصادی پیش پای کشورهای ضعیفتر عضو اتحادیه اروپا مانند یونان و پرتغال نمی گذارند، حضور روسیه برای تحت الشعاع قرار دادن مجدد کشورهای اروپای شرقی و مرکزی، عجیب به نظر نمی رسد.