در مستند «در آغوش یاران» که مربوط به نقل خاطرات سه زن سابقا مجاهد و اخیرا فرنگنشین بود، یکی از آنان از مجروحیتش حین عملیات فروغ جاویدان (مرصاد) گفت و اینکه قرار بوده دستش از بازو قطع شود اما پزشک جراح به مسئولیت خودش، دست را قطع نکرده و دلیلش را هم اینطور بیان کرده است: «آخر تو یک زن جوانی و من دلم میسوزد. اگر یک مرد باشد اشکالی ندارد، میگوییم یک مرد است اما تو یک زن جوانی و فردا که بچهدار شدی باید بتوانی بچهات را بغل کنی و اگر یک دست داشته باشی این برایت سخت است». مردک بیهمهچیز دو ریال آدمیت نداشته است که اگر داشت اینگونه کسلیسی ناهمجنسش را نمیکرد. انگار مردان با دستشان سوت میزنند یا تخمه میشکانند و یا اینکه فیلم سوپر نگاه میکنند که اگر باشد یا نباشد در زندگی مرد تغییر چندانی بوجود نمیآید اما دست یک زن آن هم یک زن جوان...! خوب است زنان با دستشان نمیزایند که اگر اینگونه بود آنگاه دست سالم یک مرد را قطع کرده و به جای دست نیمسوز شده امثال این زن آن را پیوند میکردند؛ بس که مردان خودباخته زناناند.